مبارزه با اسلام سیاسی

عاشورا نَرسالاری

دیدن تصاویر عاشورا دلتنگ کننده بود چرا که قصهٔ یک ملت کوته بین را میگفت که بزرگ منشی و ناموس خود را ارزان به نرسالاری و شعار و تبلیغات پوچ فروخته است.

عاشورا نَرسالاری

روحانیون در سیزده آبان امسال میخواستند که قدرت خود را به جهان نشان دهند تا که مقدمه ای را برای دوره آخر مذاکرات هسته ای در وین با غرب باز کنند.

درس عاشورا
ثمرتوسری زدن، توسری خوردن از آخوند است

سی و پنج سال پیش در آن روز، به سفارت آمریکا حمله و گروگان گیری شد. فقط به چشم آخوندها، که هنری غیر از زورگویی و کذب ندارند، این عمل خشن نشانه قدرت ایران شده است. امسال عاشورا سیزده آبان افتاد. دو مراسم بر اساس درشتی و تند روایی در یک روز غنیمت شد که آخوندها و لات های پیرو خط امام حداکثر استفاده برده و به نفع خود تبلیغ، و داد و قال کنند.
رژیم مذهبی ایران گرفتار است و دوران سختی را میگذراند. حکومت پیر و فرسوده شده است ولی هنوز با تصور باطل و توهم «انقلاب شکوهمند اسلامی» نفس می کشد. انتخابات ساختگی حسن روحانی به ریاست جمهوری زود سر خورد و و مردم حتا زودتر از زمان احمدی نژاد از وی مأنوس شده اند.

سیاست شریر و تف سر بالای ایران در خاور میانه، نتیجه معکوس داده است. داعش یک هیولای اسلامی که اعمال ایران و سیاست فرومایه غرب در منطقه پرورنده اند، سر اخبار بین المللی است و کمتر کسی به داد سخن و مَن ـ مَن حسن روحانی و یا علی خامنه ای اهمیت میدهد. زد و بند هسته ای ایران با غرب، ته خبر شده است. هیئت ایران و مقامات تهران، خودپسندهایی که میخواهند مرکز الثقل جهان باشند، دیگر کمترزیر نور افکن بین المللی هستند. شاید که چانه زدن و آب زیرکاهی در شأن بازاری و آخوند و بسیجی است ولی بعد از بیشتر از یک دهه کنفرانس های حرف مفت و بی نتیجه، دیگر در خارج مردم بی اعتنا شده اند. در ایران تورم بیداد میکند. نه تنها قیمت واحد اجناس بالا میرود بلکه هم واحد آن «لاغر» میشود. هر قدر که دولت روحانی و پاسداران در بازار طلا، ارز، بورس حقه زده و شعبده بازی می کنند که ارزش ریال را حفظ کنند، فقط چند روزی موثر است و بعد دوبار ارزش ریال سقوط و تورم صعود خود را از سر میگیرند. «اقتصاد مقاومتی» که خامنه ای از خود ساخت و هر رجلی آن را روی سر گرفت و حلواـ حلوا کرد بدون آنکه محتوایی آن معلوم باشد، مثل دیگر ادعاهای بی مایه ولایت فقیه فراموش شده است. آلودگی هوا و محیط زیست، عامل مرگ بسیار است. نسل جوان افسرده، کوچک بین و بدتر از اینها بی اعتنا و لاابال پرورش یافته و به بلندهمتی و بلندپروازی هیچ اهمیتی نمیدهد. فساد و زد بند آنقدر رایج است که مسئله ای بغرنج است. برای ناظران بین المللی، جمهوری اسلامی ایران با عمل به مجازات خشن و تعصب بیجا، بدنام و بی اعتباراست. امسال تا حال، تعداد احکام اعدام به هزار نفر نزدیک شده است. بگیرـ بگیر و زجر برای طرفداران فوتبال و والیبال و موسیقی بسیار است. در ماه پیش رسوایی اسید پاشی به زنان بود که با عجله و دستپاچگی دولت و روحانیون خفه شد و به بی بی سی وهر جاسوس خارجی و هر دست اجنبی تهمت این وحشی گری زده شد.

در ایران امروز ما حماقت آنقدر شایع است که دیگرکک هیچ کس از شنیدن چرند نمیگزد. برای عاشورا، آیت الله ها به خیال یک نمایش ستایش انگیزبودند ولی در سیزده آبان صدایی بیشتراز یک ترقه مرطوب و بی حال از ایران در نیامد.

اصل سه دلیل است که دیگر کسی در خارج به «تظاهرات با شکوه ایران» اهمیتی نمیدهد:

سالهاست که همگی از تظاهرات مبتذل اسلامی خسته شده اند و ازشعارهای اسلامی پوچ بیزارشده اند. عاقبت برای بسیاری آشکار شده است که تاسیسات هسته ای مسئله پیچیده است. غنی سازی اورانیوم معجزه ای برای درمان هر دردی در کشاورزی! (SIC)، سیاسی ودیگر مشکلات اجتماعی نیست. از آن مهمتر ایمنی خانواده، شغلی با درآمد مناسب و زندگی آبرومندانه است. انتظار بهبودی در هیچ یک ازاین عوامل در کوتاه مدت نیست.
جهان جلو رفته است. امروز، حوادث سالهای اول انقلاب بجز برای ایرانیان برای دیگرعام جهان یک قطعه از تاریخ و گذشته است. انقلاب اسلامی فقط برای هفتاد و نه میلیون ایرانی که تحت تاثیراستبداد آخوندی هستند هنوز مفهوم دارد. دیگران اهمیتی نمی دهند.

در خارج خشک اندیشی وتعصب آیت الله ها تنفرانگیز وترد شده است و آنها خود بزرگ بین و لاف زن خطرناک حساب شده ومورد احترامی نیستند.

عاشورا نَرسالاری
درس عاشورا: رکود و تنهایی

انقلاب اسلامی ایران سی و پنج سال پیش بود، طول زمانی کافی که یک کشور آباد و یا نابود شود. روحانیون با استکبار، با پرورش نفرت و دشمن پرستی و با سازمان دهی و مسلح کردن گروهایی که جارچی و پیاده ساز ایدئولوژی اسلامی ایران باشند، مملکت را ویران و ورشکست کردند. آنها منفعت مردم را فدای غرور خود کردند تا شاید که اعتباری در میان «امت اسلام» به دست آورند.

امروز، با وجود ادعاهای آخوندی که عدالت برای همگان است، و صلح بر جهان باید باشد، وضع درخاور میانه از بد بدتر شده است. یک جنگ تمام عیار با قصه های وحشیگری و فلاکت بار، دامنه گرفته است. این جنگ پدرکش، مادر کش و برادرکش است. این جنگ فقط حیوانیت و ددمنشی در انسان را بنام و به بهانه اسلام رواج میدهد و از آداب متمدن بسیار دور است. آیت الله ها ایالات متحده آمریکا و اسرائیل برای این جنگ سرزنش میکنند،تا که شاید اعمال پست و هیزم تری را که فروخته اند قایم کنند.

همه حمال عیب خویشتنیم طعنه بر عیب دیگران چه زنیم (سعدی)

روز عاشورا، سیزده آبان

همانطور که از یک رژیم آب زیرکاه و دیکتاتوری انتظار می رود، رسانه های ایران، جارچی آخوند، روز عاشورا را زیر پوشش کامل گرفتند و تا توانستند کاغذ، وقت تلویزیون و رادیو، و منابع اینترنت را هدر دادند تا که سنگ سخنان آیت الله ها را به مردم خر فهم کنند.
برای ما در اروپا این روز اهمیتی نداشت. برای ما فقط مکانیسم تبلیغات وسوءاستفاده از جهالت وبی فرهنگی عامه مهم بود زیرا که خاطراتی را برای آنهاییکه که در سالهای انقلاب نوجوان بودند تازه کرد.

امسال راه پیمایی ها با پلاکارد چاپ شده توسط دفاتر دولتی و شعارهای استعمال مفرط فقط تکرار مکررات بود. گَندِ دورویی، جانماز آب کشیدن و اشک تمساح در آمد. دهها هزارعکس از «تظاهرات روز با شکوه» در سایت های خبری ایران منتشر شد.

عاشورا نَرسالاری
راهپیمایی ساختگی با پلاکارد دولتی

متن همراه عکس ها، سست و شهادتی بود ازسطح سواد و فرهنگ حالیه ایران: دستور زبان وحشتناک و کاربرد غلط واژه و تکرار خشکه عبارت. هیچ مطلب تحلیلی که خواننده را جذب کند و یا چیزی به او یاد دهد نبود. فقط سیلی بود از آوازه گری سر خورده که خبرنگاران ـ جارچیان ایران «اخبار» میگویند و کسی از پخش آن شرمی ندارد. برای ملتی که به داشتن «بالاترین سطح تحصیلی در خاورمیانه» می بالد، داشتن رسانه های خبری با چنین کیفیت پایین، خوار است. ابتذال رسانه های ما شهادتی است بر اظهارات پوچ ما و برملائی تعصب بیجای ما. رفتارهای فردی و اجتماعی ما با آسان پرستی در هر امری کرخ شده اند. برای هر امری یک جواب سهل خوار و بی اندیشه داریم. آسان پرستی و سهل خواری، کنجکاوی و آمادگی را برای درک مسائل پیچیده را می کُشد.
« فارسی شکر است» بیتی است از امیر خسروی دهلوی (هند ـ قرن هفتم هـ.ق.). درقرن پانزده هـ.ق. فارسی ترش شده است ودر عاشورا لسان نفرت، تکبر و خشونت بود.

اینهم چند نمونه از اصطلاحات و زار زدن های عاشورای امسال:

  • پیروزی انقلاب اسلامی ایران هیمنه پوشالی آمریکا را در دنیا شکست و به لطف الهی دوران خفت و خواری غربی ها نیز نزدیک است.
  • دشمنان ایران اسلامی برای ضربه زدن به نظام و انقلاب از تهدید، تحریم و تطمیع دریغ نمی کنند.
  • عاشورای امسال از گذشته استکبار ستیزانه‌ تر است.
  • مرگ بر آمریکا، اسرائیل، انگلیس.
  • امروز جریان راهبردی استکبار با دست وهابیت علیه عاشورا می‌جنگد.

سایت ها به فارسی، مثل مسلسل واژه های مرگ و دشمن وستیز وجنگ شلیک کردند و تا توانستند با شعارچرت و پرت «توی دهن غرب و آمریکا و اسراییل» زدند.
به زبان انگلیسی برای خواننده های غربی اخبار متفاوت بود: «حسن روحانی رئیس جمهور در تهران گفت که یونسکو باید زمینه اعتدال را در جهانی عاری از خشونت آماده کند.»
شعار حسن روحانی و دیگر آیت الله این است:« به آنچه گویم عمل کن، نه به آنچه کُنم .»

در روز عاشورا، عادت سوزاندن پرچم آمریکا، اسرائیل و بریتانیا (به ندرت پرچم فرانسه – چرا؟) مشاهده شد. و باراک اوباما به شمردر تجمع اوباش گرانه مسخره شد.
تکیه کلام های تعصبات شیعیه تکرارمکررات بود. امسال، «امر به معروف و نهی از منکر» باب روزاست. هر آخوندی که سر منبر میرود آنرا به نحوی تکرار میکند تا که با «دلسوزی» مسلمانی بیشتر مشکلات اجتماعی و اقتصادی حل شوند. تردیدی نیست که بانوانی که قربانی اسید پاشی شدند معنی دلسوزی اسلامی را فهمیدند.

پیام آیت الله ها در روز عاشورا این بود: زیر بار ظلم و ستم نرفتن از درس های مهمی است که امام حسین (ع) با قیام تاریخی خود به بشریت آموخت. عاشورا درس فداکاری، بیداری مردانگی و تعصب است. زندگی کردن با استبکار جز ذلت، خواری و بدبختی چیز دیگری به دنبال ندارد. هرگز نباید درشرایط رقت بارو فلاکت شکست را بپذیریم. باید در مقابل استکبار، ظالم ومتکبر بیاستیم.

عاشورا نَرسالاری
برده سازی در عاشورا

حرف مفت و کاذب

در ایران امروز این داد و سخن ها حرف مفت و کاذب است. سی و پنج سال است که یک دسته مذهبی مستبد حاکم کشور ما است. ما هیچ شجاعتی برای ایستادن به استبداد آیت الله نداریم. مردانگی ما در ترس حل شده است. جرات نمیکنیم که در جلوی آخوندک نفس بکشیم. در ذلت، خواری و بدبختی برده وی هستیم. با تردید و ترس سخن میگوییم. به یکدیگر تهمت میزنیم و ندانسته محکوم میکنیم. برای همشهریانی که جان خود را برای کسب حقوق ابتدایی در خطر میاندازند کمتر ترحم واحترامی داریم.
امروزه در کشورمان اعتقاد بر این است که شفقت و دلسوزی روش فرد ضعیف و بزدل است. نادرستی وحقه بازی عمل فرد قوی و هوشمنداست. کسانی که برای حق و حقیقت قد علم میکنند مورد تمسخر هستند. فقط دروغگو ومختلس عزیزانند. این خلوص منفی، باب طلب و پسند آیت الله جماعت هستند. هر قدرمردم بیشتر درارزش های اخلاقی گیج و آشفته باشند، بیشتر حکومت زور گو تقویت می شود.

سلسله مراتب شیعه از هیچ کوششی برای طبل زدن در عاشورا خوداری نکرد. از رهبرمعظم انقلاب تا جوجه آخوند سرکوچه، همگی برای روز بسیج شدند. و در همه جا تا ممکن شد، موعظه کردند. کوته فکر ترین و افراطی ترین درایدئولوژی و ادعای سخن، که به واژه پردازی داعش نزدیک هستند، مانند علیرضا پناهیان، سر اخبار بودند.

معمولا رسانه های ایران، به «اخبار» خود ساخته از تهران قناعت میکنند و کمتر کاری به خبرازشهرستان دارند. با این حال، در روز عاشورا، چند صد مقاله از «تظاهرات با شکوه وچشم گیر» ازهر گوشه و کناره دور افتاده و عقب مانده کشور داشتند.
مخصوصاً آنها بیش از حد مشتاق بودند که از شهرستان هایی که در آن اقتدار آیت الله و آخوند به چالش کشیده شده است گزارشی پر شوق و تاب داشته باشند و کلی از اشتیاق مردم برای عشق به حسین و ولی فقیه تعریف کنند تا که سرپوشی باشد از درگیرهای متکرر بین سپاه پاسداران و شهروندان. ازغرب، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان، با دقت به کلمات شکوه فایی از انقلاب اسلامی گزارش بود. درجنوب شرق، به خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان، توجه خاصی داده شد وازرجالهای جیره خورآن استان ها مصاحبه درج شد.

پس از فاجعه اسید پاشی، اصفهان هیچ کار دیگر نداشت که فقط در فاتحه یک شهید کهن اشک بریزد. هیچ ذکری از برآیند چنین وحشی گری نبود: بانوانی که از ترس برای جان خود ازامکان عمومی گریخته اند.
از جانب دیگر، رسانه های ایران «خبر» دادند که جهان به ندای آیت الله ها و سوگواری حسین جواب مثبت داده و تظاهرات عاشورا در بسیاری از شهرهای خارج برقرار بود. مراسم با شکوه در لندن و در مساجد، تکیه ها و حسینیه های سراسر انگلیس هیجان و عشق پیروان حسین، انگلیسی ها را خیره[sic] (…!؟)کرده بود.
خلاصه، فقط کافی بود که شما به نام هر شهری که عشقتان کشید در یک نقشه جهان نما اشاره کنید، تا که رسانه های ایران از آن شهر با آب و تاب گزارشی از عشق به حسین برای شما جور کنند. حتی از ایتالیا هم خبر بود، گرچه که شهر واتیکان در امان از«گزارش» ماند. جالب آنجاست که خبری ازپاریس هم نبود.

دهها هزار تصاویر منتشر شده از روز عاشورا، فقط شهادتی است از یک جامعه اسلامی نَرسالار. در چنین جامعه ای است در آن زنان صرفاً تحمل میشوند ولی در اصل باید در جا پای مرد راه بروند. جامعه ما در ایران شست و شوی مغزی را ـ از گهواره تا گورـ سازمان یافته کرده است.
شاید که دل خود را لحظه ای خوش کنیم که همه ما، چه زن و چه مرد، نَر سالار نیستیم وامید ما به آن باشد شاید که مردم را با پول و پخش کالا خریده اند که در تظاهرات آشورا شرکت کنند؛ در این حقیقتی هم هست زیرا که برای هر کار اجتماعی و یا سیاسی انتظار پاداش فوری داریم. شاید که شام نهار مفتی در کار باشد. شاید که برخی برای حفظ شغل و امتیازات اجتماعی خود در تظاهرات شرکت کردنند و تا که خودی نشان دهند و خصوصاً ببینند که فلانی هم آمده یا نه. ولی بیشتر از بیکاری و مهملی راهپیمایی کردند تا که چند ساعتی سرشان گرم شود و از کسلی روزمره در آیند.

این نتیجه ای ناخوشایند دارد زیرا که نمودارآن است که در مملکت ما اکثریت مردم نیاز به یک رهبر دارند که به آنها امر کند که چه کار کنند و کدام دست را ببوسند. در انتخابات ساختگی حسن روحانی این مسئله برای کسی که مایل به استدلال و تفکرباشد روشن بود. گرچه در مملکت ما اشخاصی هستند که از دیگران جلو تر هستند و با جرأت و صداقت افکار خود را بیان کرده و افکار مذهبی پوسیده، سنت های خرافاتی و ممنوعیت های مزخرف جامعه ما را به چالش می کشند. این اشخاص محترم هستند ولی تک و انفرادی پیش میروند و پایه مستحکم ندارند زیرا که رفتار و جنبش مشترک و سازنده اجتماعی از ما بسیار دور است.

اخباری که از ایران به غرب میرسد از شمال تهران است. دید خارجی از زرق و برق تهران است که کالاصفت (consumerist) و خواستار خرید اجناسی از چشم و همچشمی وبرای کشیدن به رخ در و همسایه است. زنان آرایش شده و زیبا را فراموش کنید؛ چرب زبانی دوست ژیگولی که شما را از یک مهمانی به مهمانی دیگر میبرد را هم فراموش کنید. هر دو دلپذیر و شیرین برای دیدن و شنیدن هستند ولی هیچ زور و قدرتی برای ترغیب و تشویق اصلاح و بهسازی جامعه و سیاست داخلی را ندارند. بی تردید، تعدادی از آنها برای کوتاه کردن زبان همسایه، چند قدمی را با یک دسته حسینی همراه شدند تا خودی نشان دهند.

ما از زمان انقلاب نه تنها وقت خود را بر باد داده ایم، بلکه بزرگ منشی و ناموس خود را ارزان به آخوند جماعت فروخته ایم. از آخوند میترسیم و متنفریم ولی مطیع و رام هستیم. پیغمبر بت پرستی را ممنوع کرد ولی ما شیعیان ایران از امام حسین بُت ساخته ایم. امروزه عاشورا نمایش خشن با سر و صدای ناهنجار است و از محتوا خالیست. پیام آن را فراموش شده است و فقط شعاری پوچ برای یک روز است: آزادی طلبی، قیام برعلیه استبداد و حمایت از حق ضعیف.

دیدن تصاویر عاشورا دلتنگ کننده بود چرا که قصهٔ یک ملت کوته بین را می گفت که قادر به آبادی کشور و ریختن بنای مستحکمی برای آزادی بچه های خود نیست. حقیقت آن است که آنقدر سر گرم انتقاد از دیگران هستیم که کمبود های خود را فراموش کرده ایم. ازآخوند آنقدر میترسیم که آنها را فقط سزاوار تمسخر و هجومیدانیم تا احساس کنیم زنده ایم. ولی اگر آنها در برگزاری عاشورا تا این حد اصرار دارند، آنهم از از ترس بقا در قدرت سیاسی و جان عزیز خودشان است. عاشورای سال های آینده تا زمانیکه به ولایت فقیه تن دهیم و منتظر معجزه باشیم همین نمایش هجو و مبتذل خواهد بود.

حاشیه:
این مقاله با توجه و مطالعه رسانه های ایران نوشته شده است. قسمت انگلیسی وبسایت ما، دست چینی از منابع ذکر شده است.

Print Friendly, PDF & Email