یوز Yooz و گوز Gooz
پشت تلفن از ایران، همکارم قاه قاه میخندید: «از گوز خبر داری؟»
مکث کردم:«راستش … نه!»
او پی گرفت: «موتور جستجو برای اینترنت حلال ما یوز نام دارد. آنقدر گه و تپاله صافی می کند که ما اسمش را گذاشتیم گوز. خر فهم شدی؟»
اینترنت حلال که شبکه محلی ایران است، لایه ایست برای محدود و فیلتر کردن، و در واقع پاک و اسلامی کردن www برای کاربران. گوگل یا هر موتور جستجوی دیگر غربی از نظر آخوندها فاسد و شیطانی هستند.
قبل از اتصال به وب سایت های ایران از اروپا، کاربران اینترنت مطلع دیواره آتش firewall را چند بار چک می کنند و پروکسی ها، VPN ها را تست می کنند که مبادا یک نرم افزار جاسوسی دانلود شود. نرم افزاری که هدیه ایران فیلترینگ، و دیگر سازمان های ارشاد و اطلاعات، باشد.
خواستیم که برای خود مان یوز را امتحان کنیم. متخصص اینترنتی را صدا زدیم تا که کامپیوتر را پشت لایه های نرم افزار دفاعی حفاظت کند.
کم سوادی: صافی کردن پِهِن و چرت با یوز
هر قدر که با یوز مطلب جستجو کردیم، فقط توانستیم مطالب آقایون را بخوانیم و از سانسور و تبلیغ آخوندی بهره گیریم. بدون اغراق نود در صد لینک ها به سایت های فارسی ارجاع می کردنند و خروار ـ خروار صفحه های چرند را، که مجموعه ای از بیشتر دروغ با اندکی حقیقت بود، مطالعه کردیم.
اول کلمه “خامنه ای” را جستجو کردیم و با چند میلیون لینک های ایران سرو کله زدیم. پس از بازدید از چند صفحه، نفس یوز بُرید و یخ زد. این از کیفیت وب سایت ایران [ir.] است که بعد از چند برو و برگرد، یخ می زنند. یخ زدن مانع آن شد که ما به هر لینک و هر چرندی که رهبر حقه باز ما تا حال گفته است، کلیک کنیم. ولی از عکس های خامنه ای بسیار بهرمند شدیم: تر و تمیز، سلطنتی و پر ابهت و محتوی از شعارهای انقلابی که مردم ما را اسیر ولایت فقیه کرده است. هیچ کاریکاتوری و تصویری دست خورده که طنز و یا انتقاد باشد، ندیدیم.
فصل بعد، جستجوی کلمات «آمریکا» و«اسرائیل» بود. وقتی که در گوگل و یا بینگ کلمه ای تایپ می شود، اگر مطلب را مورد جستجو را محدود به اطلاعی که مورد جستجو است نکنیم، هر خبر و مطلبی برای کلیک ظاهر میشود: از جشنی در مدرسه ای تا تفریح سالمندان …. و یا خرید بلیطی برای نمایشی در نیویورک؛ می توان یک رستوران فلسطینی را در اورشلیم رزرو کرد و یا درباره تاریخ منطقه چیز یاد گرفت.
جستجوی کلمه «آمریکا» هشتاد و پنج میلیون لینک تولید کرد. به به! و چه چه! هرچه خواندیم چرند آخوندی و آیت اللهی بود که تصاویر شورش ها و کشتار هایی را در ایالات متحده آمریکا همراهی می کرد. عقده از آمریکا در ایران تمامی ندارد؛ گرچه که خیلی ها در آنجا تحصیل کرده و بسیاری از هموطنان ما گرین کارت دارند و یا تبعه هستند.
اسرائیل «فقط» 26 میلیون لینک را به ما رساند. همه مقالات رهبر مستکبر ما درباره صهیونیسم ستمکار و مسابقات کاریکاتوری انکار هولوکاست با دقت لیست شده بود. شاید که روزی فیلم مستندی را توانست در ایران داونلود کرد Shoah, Claude Lanzmann
جستجویی را برای تصاویر «محمد رضا پهلوی» آغاز کردیم. نتیجه چنین پرسشی در گوگل را نشمرده ایم ولی آنقدر تصویر در گوگل است که حداقل برای یک هفته سر ما گرم شود. یوز فقط چند تا عکس در ذخیره داشت.
زندان در کردستان ایران یه روایت یوز
خسته وعاجز تصمیم گرفتیم که از کلماتی که مفهوم سیاسی دارند دور گرفته و دنبال اماکن توریستی برویم. کردستان به نظر مناسب رسید: مناظر زیبا، مردمان خونگرم و آثار باستانی جالب. متاسفانه تمام لینک ها دولتی بودند و هیچ مطلب توریستی نخواندیم. یک لینک های مکرراً ما را به دفاتر زندان های کردستان اتصال میداد.
توصیف حیاط ها و ساختمان های تر و تمیز زندان، گزارشی از رویداد های شادی بخش، وبرنامه های حفاظت از زندانیان به دید میرسید. نامه علی خامنه ای که عفو را اعطای زندانیان کرده بود جای خاصی داشت. البنه نظر همکار کُرد ما که در سنندج زندانی و شکنجه شده بود با مطالب وب سایت آخوندی فرق داشت.
بفکر ما رسید که لینک هایی برای خبرنگار واشنگتن پست، جیسون رضاییان، که در تهران به اتهامات مبهمی چندین ماه است که دستگیر و زندانی شده، جستجو کنیم. چند لینک به وب سایت واشنگتن پست، و مقدار زیادی لینک بی فایده و بی ربط از سایت های ایرانی ، تنها ثمر یوز بود. نتنها چیزی یاد نگرفتیم بلکه از تندی رنگ ها و سوسوی آگهی های تجارتی در مانده شدیم.
از بیکاری کلمه «لاله» را تایپ کردیم. بالاترین لینک از رهبر آقا خامنه ای بود که در آن این گل بخشی از یک جمله بود.
جنده یا خنده
کلی وقت ما با یوز ضایع شده بود. از ناچاری و آخرش دو عبارت را تایپ کردیم: «سکس» و «جنده». همشهریان ما از جستجوی این دو کلمه و ترکیبات آنها در موتورهای جستجوی غربی خسته نمی شوند.
ارائه شده توسط یوز ما را یا به وب سایت های توضیحی از وظایف خانواده لینک کرد و یا لینک به انتقادات تند آیت اللهی از فساد جنسی در غرب بود. به گفته آنها هر کسی که در غرب سر برد از نظر سکسی و جنسی، روانی است.
دنبال «جنده» را در یوز گرفتیم. پس از تایپ «جنده» به «خنده» تبدیل شد (!) و کلی صفحات جوک لوس و جلف به ما نمودار شد. سالهای سال است که چرت و پرت نابخردانه و زمخت، جای طنز و مطلب فکاهی لطیف را در ایران گرفته است. این جا بود که واقعاً خفه شدیم و از یوز در آمدیم.
یوز غیر از یک موتور جستجوی ساختگی و بی فایده که تنها در خدمت دیکتاتوری اسلامی ایران است، به دردی نمی خورد. یوز فقط اجازه خواهد داد که شهروندان فقط اداهای آخوندی را برای بار هزارم بخوانند. آیا مردم از یوز استفاده خواهند کرد؟ متاسفانه جواب مثبت است. تعداد انگشت شماری از ایرانیان دانش آنرا دارند از اینترنت حلال بگریزند؛ امروزه احتیاج به فنون کامپیوتری بسیار والاتر از حد متوسط است. عمده کاربران اینترنت در ایران محدود هستند و برایشان آنچه که اینترنت حلال اجازه دهد کافی است.
کم سوادی خشت خام
شهروند ایرانی از خبر و از آزادی بیان محروم است. وقتی آزادی بیان را از ملتی بگیریم چه چیزی از آزادی باقی است؟ هیچ.
ما از گهواره تا گور، تحت تأثیر محیط اجتماعی هستیم. رهایی از بند رسوم پوسیده اسلامی و سنتی نیاز به روشن ذهنی، روشن بینی و کنجکاوی سالم دارد. در حال حاظر این کیفیات در فرهنگ ما بسیار نادر هستند و جامعه ما کلآً از آنها محروم است.
در ایران به تعداد تلفن های هوشمند، و یا دستگاه های تلویزیون ماهواره ای ویا کارشناسان در پروکسی اینترنت حلال نباید زیاد اهمیت داد. روشنفکری با خرید آخرین بازیچه الکترونیکی بدست نمی آید. اکثراً نسل جوان با رسانه های جمهوری اسلامی بزرگ می شود. مطالبی را توسط اینترنت حلال خواهد خواند و اگر کتابی بخرد از صافی سانسور اسلامی رد شده و حتا تبلیغ شرعی هم به آن اضافه شده است. از آنجا که بیان فکری که متفاوت با ایدئولوژی اسلامی باشد خطرناک است، خود سانسوری و استبداد و خشونت خانگی جمله ای از سنت و «رفتار پسندیده» شده اند.
امروز، تعداد مردم بی سواد در ایران کمتر از گذشته است. اما، تعداد کسانی که فقط توانسته متن ساده را خوانده و درک کنند بسیاربالا است. کم سوادی از بیسوادی برای جامعه خطرناکتر است. زیرا که کم سواد، بی فرهنگ تر، و ابله تر از بی سواد است، از پاره اندکی از هر مسئله ای خبردار است ولی قدرت ذهنی آنرا ندارد که بیشتر یاد گیرد. تکرار و حفظ کردن مطلب، بدون استدلال و کنجکاوی مثبت، نسل «ما بهتر میدانیم» و یا مشابه اش « همه میدانند» را تقویت کرده است.
کم سوادی خشت خامی در دست آخوند است تا که با آن جامعه ای شهرنشین عقده ای، بیگانه ترس و حتا نژاد پرست، خودخواه، و خود پسند و مادی را بنفع طبقه مذهبی پرورش دهد. اگر این صحبت را قبول ندارید، چند ساعتی را در یک شهر ایران را اختصار دهید به گوش دادن، معاینه و تفسیر گپ ها و رفتار عابران.