مبارزه با اسلام سیاسی

بی غیرتی در ایران

بی غیرتی در ایران: دو سال پیش برجام امضأ شد. از آن وقت هر جمله گفته در ایران پیشوند و یا پسوند «برجام» را دارد. آیا تفاوتی در بهبودی جامعه شده است؟

بی غیرتی در ایران

دیروز، ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، روزی دیگر از بی تفاوتی وبی غیرتی در میان ایرانیان بود. سی و پنج سال پیش همین روز آشفتگی و هرج و مرج در ایران بود، رسانه های جهان لحظه به لحظه وقایع را تحت پوشش داده بودند.

دیروز، همه لال بودند. در کشور، همه از روز یک مرخصی استقبال کردند. ایرانی های مقیم در خارج از کشور، بی اعتنا و بی خبر، سر کار و زندگی خود بودند.

دیروز، ایران برای مخالفان جمهوری اسلامی وجود نداشت. تظاهرات رسمی در تهران شعارهای نفرت و مرگ بر … خود را فریاد می زدند، علی جون و حسنی تصویب می کردند.
برای دیروز من خواب شنیدن صدای ایرانیان را در امکان عمومی می دیدم؛ صدای آنهایی که در اندرونی به جمهوری اسلامی فحش می دهند. خواب واکنش جمعی و سرزندگی را می دیدم. اما گمان دارم که ساده لوح و فراموش‌کار واقعیت هستم.

فراموش کرده ام که ایرانی ها منتظر یک نیروی خارجی، مثلاً مهدی، هستند که آنها را از این گِل و کثافت بیرون کشد.

مثل همیشه، در راه آزادگی و زندگی بهتر، آنها انتظار دارند که انشاالله کسی کار کثیف و دشوار را برایشان انجام دهد تا که خودشان تکیه بزنند، بهره گیرند و انتقاد کنند.
چند ایمیل نفرت نا خوش آیند نوشته بسیجی های اینترنتی دریافت کردم . لغت جنده مهربانترین کلمه ای بود که نوشتند. تمام امیدم از دست نرفته است؛ حداقل، هنوز کسی است که حال و حوصله واکنش دارد.

بی غیرتی در ایران

اگر ما می خواهیم بیشتر از ولایت فقیه عمر کنیم، ما باید عملی، خلاق و مبتکر باشیم. هیچ کدام از این صفات خوب را یاد گیر نیستیم. سالهای سال خواهد گذشت تا که جنبش های سیاسی معتبر متولد شوند، رشد کنند وبا نظم، آگاهی و فرهنگ سیاست کشور را جلو ببرند. تا آن زمان ما فرزندان خود را در کشور زنده دفن خواهیم کرد و یا اگر شد به خارج خواهیم فرستاد.

Print Friendly, PDF & Email