درروز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۲ ، آخوند ها ۳۵ سال پیروزی انقلاب اسلامی را با ترس مزمزه خواهند کرد: فجر و زجر جمهوری اسلامی.برای مردم ایران ، هیچ احساس خوشی از موفقیت دستاوردی نیست. تلفات از آلودگی آب و هوا سرسام آور است. تعداد اعدام شده ها افزایش بالا میرود. سنگساری قانونی است.جوان روحیه مبارزه ندارد.بزرگتر خفقان گرفته است.
همه در دریایی از دروغ ، شایعات و اطلاعات غلط غرق شده اند. همه مشتاق به دانستن نرخ طلا ، دلار و یورو می باشند. قیمت مسکن ماهانه افزایش میابد، حقوق و دستمزد پرداخت نمیشوند و یا کاهش می یابند. دولت وفاداری عام را میخواهد با تقسیم سبد غذای رایگان در میان هرج و مرج، فساد و شعارهای مذهبی، بخرد. بسیاری از مردم پناه به دنیای خیالی تئوری های توطئه و «تقصیر دیگری است» برده اند. برخی زمان شاه را با رویای پوچ مرور می کنند. برای کسانی که به دنبال ارضا هوس های سکسی هستند انترنت فضای بازی شده است؛ لفظ «جنده» در جستجو گوگل عزیزتر از لغت دمکراسی است. شهروندان نتوانسته اند به جنبش های مخالف آخوندی و معتبر سازمان دهند. بحث های سیاسی در میان ایرانی ها یا اجتناب میشود و یا اینکه بی ثمر است.
ماشاءالله، بعد از سی و پنج سال، یک ولی فقیه زورگو، چندین تسهیلات اتمی معروف، تعداد زیادی رذل بی عاطفه برای اداره کشور و تا دل بخواهد، شعار «مرگ بر…» داریم که به رخ دنیا بکشیم. دل خوش کرده ایم که حالا که دسته گلهای حسن روحانی جربرا است و دیگر گلایول های احمدی نژاد را نمی بینیم، و همه چیز درست میشود. شتر در خواب بیند پنبه دانه: از تو حرکت از خدا برکت.
آزادی از ستم آخوند حق مسلم ماست! فجر و زجر جمهوری اسلامی تمامی ندارد.